به نامش و به یادش

ساخت وبلاگ
سلام خدمت همه با معرفتا که بعد از ۹ ماهم میام اینجا یه ردی از محبتشون هست. میگم چقدر عجیبه تو این روزگار که رمز اینهمه پیج و ایمیل و جی میلو چه می دونم شونصد صفحه و برنامه مجازی از خاطر آدم میره، اونم با این سرعت آلزایمری که من دچارشمو می ترسم تا چند وقت دیگه چهره خودمم تو آینه برام غریبه باشه، رمز اینجا برای منو آدرسش برای با معرفتایی مثل شما فراموش شدنی نیست. خوبه گاهی میاییم از اوضاع احوالمون بگیم. اول از خودم میگم من یه فلفل دلمه داشتم که در سال گذشته حسابی درگیر باسواد شدنش بودم و خدارو شکر الان بدتر از مامانش اهل مطالعه س. حسابی و بصورت حرفه ای و خودجوش دنبال هنر مقدس و لذیذ و جذاب آشپزی به نامش و به یادش...ادامه مطلب
ما را در سایت به نامش و به یادش دنبال می کنید

برچسب : حرف, نویسنده : darvag04a بازدید : 8 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 10:33

  من مثل منم و شاید مثل تو مثل همه آدم­های دیگر که مثل همند مثل هم گریه می­کنند مثل هم می­خندند و مثل هم راه می­روند فرق دارند با هم اما فرقی کوچک و ریز که می­شود نادیده انگاشتش اما تو فرق داری همه چیزت فرق دارد فرقی بزرگ و قابل توجه که نمی­شود ندید و فراموش کرد و از یاد برد. خنده­ات، ناله­ات، حرف زدن و راه رفتنت، نشست و برخاستت نوشتنت و ننوشتنت آری، حتی سکوتت فرق دارد. تو مثل تویی مثل خودت مثل هیچکس دیگر   ...       پ.ن : نمی شود جوری نوشت که همه راحت بخوانند و بفهمند و بروند پی ِ کار ِ خودشان. من اینجوری بهتر می فهمم و بهتر می نویسم. تو ببخش به نامش و به یادش...ادامه مطلب
ما را در سایت به نامش و به یادش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darvag04a بازدید : 16 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 22:49

اولا سلام بر همه دوستان قدیمی که پایه اند هنوز و بر آنها که مثل خودم فراموشم کرده اند. یهو سر وبگردی بودم که دیدم قالب وبلاگم با تمام کدهایی که داشتم پرید. عیب نداره. مهم اینه که هنوز شمارو دارم. خواستم بگم که از فردا به مدت نامعلومی لپ تاب میره دکتر و از آنجا که هنوز پی سی هم درست نشده امکان دسترسی ندارم تا بیام کامنتا رو بخونم و فرتی جوابتونو بدم. (البته شاید از طرق دیگه بتونم) قرار بود یه خبر توپ اینجا بدم که چون سیستم دم دستم نیست فعلا نمیشه باز. دیگه اینکه ... بیایید واسه سلامتی و خوشی دل همه آدمای روی زمین دعا کنیم اونم بی زحمت. مثلا با یه صلوات گره گشا. به نامش و به یادش...ادامه مطلب
ما را در سایت به نامش و به یادش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darvag04a بازدید : 15 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 22:49

سلامبه خودمبه وب عزیزم که یه روزی فکر می کردم محرم اسرارم خواهد بوداما قبول نیستحالا که من تو کوچه های زندگی دارم می دوم حتی لی لیحالا که دارم از بزرگ شدن دلمه نازم لذت می برم حتی اپسیلونیحالا که دارم خودم و اعتماد به نفس گمشدمو حتی دست و پامو که لای چرخای روزگار گیر کردنو پیدا می کنمدیگه محرم نباشیاینکه میشنوم دور و برم که:آهای فلانی، وبلاگت لو رفته! انگار بهم فحش می دناون روزا وقتی بعضی از همکارای سرچ کن خصوصیات آدم، می گفتن (کشفم کردن) چقد بهم برمی خورداما حالا دیگه بی غیرت شدم..دیروز دختر همسایمون زل زد تو چشامو آدرس وبمو گفت. گفت که با داداشش با هم به نامش و به یادش...ادامه مطلب
ما را در سایت به نامش و به یادش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darvag04a بازدید : 19 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 22:49

بعد از مرگ تدریجی بلاگفا

دوباره خوش آمدیم به صفحه مان

الان نه روز از رمضان سال ۹۴ گذشته و ...

هیچی آمدم بگویم کلیه کامنتهای مربوط به چهار پست اخیر و خود چهار پست پریده

اگر در این مدت که نبودم کسی کاری داشته یا چیزی گفته من که ندیدم.

حوصله پیگیری از بلاگفا رو ندارم

امری بود باز بفرمایید

فعلا بای

به نامش و به یادش...
ما را در سایت به نامش و به یادش دنبال می کنید

برچسب : سلامی دوباره,سلامی دوباره به ریگاباد,سلامی دوباره خسرو شکیبایی,سلامي دوباره,سلامی دوباره به دوستان,سلامي دوباره به ريگ اباد,سلامی دوباره مسیح محقق,سلامی دوباره خسرو شکیبایی متن,دکلمه سلامی دوباره خسرو شکیبایی,شعر سلامی دوباره, نویسنده : darvag04a بازدید : 15 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 16:23

جدا شدنی نیستند

همان هایی که سخت می آیند

اما می آیند و

کنج دلت جا خوش می کنند

یک دل سیر که نگاهشان می کنی

پای حرفهایشان می نشینی

پای درد و دلهایت می نشینند

یکهو گم شان می کنی

می روند

چنان می روند

که انگار از اول هم نیامده بودند

اما مگر می شود خاطره شان را از یاد برد

خاطر شب نشینی ها

و دل دل کردن ها

و آنوقت

رد پای خاطره شان

جدا شدنی نیست از خاطرت

همین ها

جدا شدنی نیستند ...

 

به نامش و به یادش...
ما را در سایت به نامش و به یادش دنبال می کنید

برچسب : یاد باد آن روزگاران یاد باد,یاد باد,یاد باد آنکه زما همایون,یاد باد آنکه زما,یاد باد آنکه نهانت نظری,یاد باد آن صحبت شبها,یاد باد آنکه مرا یاد آموخت,یاد باد آن روزگار کودکی, نویسنده : darvag04a بازدید : 35 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 16:23

 

بانو،

این عصرانه را مهمان خودت باش.

خوشبو ترین چای را دم کن.

زیباترین لباس با بهترین لبخند فقط به تو می آید.

طعم گس ِ چای را که سَر می کشی،

قند در دل قندهای توی قندان آب می شود ...

به نامش و به یادش...
ما را در سایت به نامش و به یادش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darvag04a بازدید : 8 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 16:23